چراغ زرد !!
این هم از برکات دوران (خائفاً یترقَّب) اصلاحات بود که هشت سال تمرین کردیم کژ داریم و مریزیم. و پشت چراغ زرد تأمل و تحمل کنیم. و این شعر هم غرّ و لوندهای آن دوران با خودم بود:
پشت خاکریز خفته ایم همچنان،
در انتظار یک نبرد.
خواب رفته دستمان روی ماشه های سرد.
یا که سبز سبز، یا که سرخ
پشت این چهارراه انتخاب،
کی تمام می شود چراغ زرد؟
کیست تا بخواند از حدیث خاندان پاک عشق؟
یا که سیره ای ز أهل بیت درد؟
... وای!
باز هم وظیفه ام قضا شد و
کسی مرا صدا نکرد!
کلمات کلیدی :